رادينرادين، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

رادين نفس من

فريادي به بلنداي آسمان

بغضي در گلويم نهفته كه امكان خالي كردنش نيست. فريادي در سينه ام خفته به بلنداي آسمان كه ياراي بيداريش نيست. و خشمي درونم نهفته كه زمان بروزش نيست. دارم خفه ميشم . چگونه اين همه وقاحت را و اين همه پستي را تحمل كنم. چگونه اين همه بي پروايي و اين همه پررويي. اين همه اعتماد به نفس كاذب را ببينم و دم نزنم. واااي خداي من سرم سوت ميكشد وقتي فكر ميكنم كه چطور يك نفر، يك انسان كه البته بهتر است بگويم انسان نما، كه بويي از انسانيت بويي از شرافت، كرامت يا فضيلت نبرده است. چگونه ميتواند اينهمه وقيح باشد. مگر نه اينكه همه دور و بر همه انسانهايي شريف و مسلمان هستند. مگر نه اينكه همه دم از قران و مسلماني زده اند و داد مهرباني و فضيلت سر داد...
10 مهر 1391

هميشه نفسمي!

                                                       رادين عزيزم دوستت دارم تا سر حد جانم! ماماني قربونت برم اين كارها رو ميكني كه من عذاب وجدان بگيرم. ولي مامان سرسخت تر از اين حرفهاست. وقتي راهي رو در پيش بگيرم تا به نتيجه نرسم دست بردار نيستم . ماماني جون ميدانم برات سخته صبحها بيدار بشي و بري مهد. مي دونم دوست داري كه بيشتر بخوابي. مي دانم تو هنوز خيلي ك...
10 مهر 1391

وقتی مادر میشی!

مادر که میشی دیگه نمیفهمی خواب عمیق و کامل شب یعنی چی وقتی بارداری که خوب اوایل حالتهای بد بارداری و بعد هم سنگینی و استرس اینکه رو شکم نخوابم، وقتی نی نی خیلی کوچیکه شیر میخواهد و باید جاشو عوض کنی در چند نوبت، وقتی بزرگتر میشه و اتاقش رو جدا میکنی از استرس مادرانه شبی چند بار باید سر بزنی که مطمئن بشی و دلت آروم بگیره که بچه سر جاشه و کسی نیومده نصف شب اونو از تو تختش ببره، کمی هم که بزرگتر میشه همش پتو رو میندازه این طرف اون طرف که باید بری صافش کنی که سرما نخوره مادر که میشی دیگه نمی دونی خوابیدن تا هر وقت که دلت میخواهد یعنی چی چون نی نی بیدار میشه و دوباره شیر میخواهد و باید تر و خشک بشه. بعد هم صبحانه میخواهد و ...
10 مهر 1391

و تا مادر نشی نمیدونی!

عزیز دلم تو پست قبلی نوشتم از سختیهای مادر شدن اما نه به این منظور که فکر کنی مادر شدن بد واقعه ای است، نوشتم تا فقط بدانی که مادر چقدر دوستت دارد که با همه این سختیها باز هم به مادر بودن خود افتخار میکند و حالا نیز می نویسم از خوبیها و الطاف مادر شدن تا بدانی که چقدر عمیق است و دلپذیر این مادر شدن حتی اگر سخت باشد.  تا مادر نشی نمی دونی: اون لحظه ای که برای اولین بار می فهمی یه موجود کوچولو تو دلت داره وول میخوره چه حس زیبایی است. اون لحظه ای که به همسری می گویی که بابا میشود و برق چشمانش دیدنی است چه حسی زیبایی دارد. اون لحظه ای که برای اولین بار موجود ریز و کوچولویی را در نهاد خود می بینی لذتی در دلت م...
10 مهر 1391