رادينرادين، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

رادين نفس من

وقتی مادر میشی!

1391/7/10 12:20
نویسنده : مامان ازه
695 بازدید
اشتراک گذاری

مادر که میشی دیگه نمیفهمی خواب عمیق و کامل شب یعنی چی

وقتی بارداری که خوب اوایل حالتهای بد بارداری و بعد هم سنگینی و استرس اینکه رو شکم نخوابم، وقتی نی نی خیلی کوچیکه شیر میخواهد و باید جاشو عوض کنی در چند نوبت، وقتی بزرگتر میشه و اتاقش رو جدا میکنی از استرس مادرانه شبی چند بار باید سر بزنی که مطمئن بشی و دلت آروم بگیره که بچه سر جاشه و کسی نیومده نصف شب اونو از تو تختش ببره، کمی هم که بزرگتر میشه همش پتو رو میندازه این طرف اون طرف که باید بری صافش کنی که سرما نخوره

❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤

مادر که میشی دیگه نمی دونی خوابیدن تا هر وقت که دلت میخواهد یعنی چی

چون نی نی بیدار میشه و دوباره شیر میخواهد و باید تر و خشک بشه. بعد هم صبحانه میخواهد و بعد تر هم میخواهد که کله سحر پاشی و باهاش بازی کنی آخه اسباب بازیهاش از دیشب بالا سرش منتظرن.

❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤

مادر که میشی دیگه نمی دونی راحت و آروم نشستن و غذاتو تا ته خوردن یعنی چی

چون نی نی به محض شنیدن بوی غذا حتما شیر میخواهد، بزرگتر که میشه غذا میخواهد که کلی کثیف کاری میکنه و صدبار باید بلند شی، بزرگتر هم که میشه وسط غذا حتما جیش داره و بعد تر که دیگه حتما پی پی داره و بعد تر از اون که غذا نمی خوره و تو حرص میخوری و باید بری باهاش بازی کنی چون وسط غذا می خواهد که وقتی داره بازی میکنه حتما پیشش باشی

مادر که میشی دیگه حتی نمی دونی یه حمام یا دستشویی راحت و از سر آرامش رفتن یعنی چی

نی نی هر لحظه ممکنه بیدار بشه شیرش پریده باشه تو گلوش، بزرگتر که میشه ممکنه دمر بیافته و خفه بشه تا برگردی و بعد هم که چهاردست و پا میره از جایی میافته و بعد تر هم که میاد و میشینه دم توالت که باید درو باز بگذاری و با دو تا چشم خیره و مشتاق کارتو بکنی و بعد تر از اون هم که خودش یاد میگیره درو باز کنه چون اونم حتما جیش داره و بعد همه اینها که اگه درم قفل کنی جیغ و داد راه میندازه که جیشم داره میریزه من باید اول میرفتم

مادر که میشی دیگه نمیدونی یه دل سیر با شوهرت تنها بودن و حرف زدن یعنی چی

نی نی حتما نقش آقای پلیسو بازی میکنه و به محض اینکه همسری بهت نزدیک بشه چشمهای مست خوابش باز میشه و باید بری سراغش، بزرگتر که میشه وقتی برات باقی نمی گذاره و بعد هم که به محض نزدیک شدن شما دو تا به هم حتی با فاصله یک متری باید بیاد و وسط شما بشینه و بعد تر اون هم که باید شما دو تا با هم بغلش کنین و از دو طرف ببوسینش و بعد همه اینها هم که کافیه دو کلمه با هم حرف بزنین فوری میپرسه شما دو تا چی میگین؟

 

مادر که میشی دیگه نمی دونی یه مهمونی راحت بدون دردسر رفتن یعنی چی

نی نی شیر میخواهد و خوابش میاد، بزرگتر که میشه جای شلوغ و دوست نداره و باید ببریش یه جای دنج تو مهمونی براش پیدا کنی، بعد هم که با بچه ها دوست نمیشه همش باید مواظب ارتباطاتش باشی صد بار بشینی و بلند شی، و بعد هم که اصلا دوست نداره بیاد مهمونی و همش وسط مهمونی غر میزنه و میگه بریم دیگه خونمون الان ماشینم منتظره ناراحت میشه

❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤

مادر که میشی دیگه نمی دونی یه تلفنی با خواهرت حرف زدن و درد دل کردن بدون مزاحم یعنی چی

نی نی همون وسط از خواب هفت پادشاه بیدار میشه، بزرگتر که میشه میخواهد که گوشی رو بهش بدی و چون بلند نیست حرف بزنه با سر از تو تلفن اشاره میکنه و توقع هم داره که حتما طرف بدونه این چی میگه، بعد هم که حتما وسط مکالمه شما یا گشنشه یا جیش داره یا بالاخره بهانه ای برای گریه داره، بعد تر هم که حرف زدن یاد میگیره هرکی زنگ میزنه میخواهد باهاش حرف بزنه و با تو کاری نداره ولی این بار اونه که نمی خواهد با کسی حرف بزنه و این تویی که هزار تا حرف میشنوی که این بچه است تو بار اوردی با آدم حرف نمی زنه و و  و ...

مادر که میشی دیگه نمیدونی یه لباس رو فقط با سلیقه و خواست خودت انتخاب کردن برای مهمونی یا عروسی یعنی چی

نی نی شیر می خواهد باید یقه ات مناسب باشه در ضمن پوشیده هم باشه، بزرگتر که میشه میخواد بغلت باشه که لباست باید تزئینی زبر مثل پولک و چیزای برجسته نداشته باشه که اذیت نشه،  بعد همش می خواهد با لباست بازی کنه و اگه کوتاه باشه دیگه تو این بازیها چیزی از لباس رو تنت نمی مونه  و بعد تر هم که چون باید صد بار بشینی و پاشی و دولا شی و راست شی خوب طبیعیه که هر لباسی رو نمیتونی بپوشی و بزرگتر هم که بشه و پسر حتما می خواهد غیرتی بشه!!!!

❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤

مادر که میشی عطر هم نمیتونی بزنی

شیر که میخوره اذیت میشه و آلرژی میگیره پس بی خیال، بزرگتر که میشه چون همش تو بغلت هست ممکنه بوش اذیتش کنه، بعد تر هم که به محض دیدن شیشه عطر حتما میخواهد اونو بخوره پس بهتره از جلوی چشم برداری که با عجله ای که حتما وقت بیرون رفتن از خونه داری یادت میره، بعد هم که بزرگتر میشه حتما میخواهد شیشه عطرو خالی کنه رو خودش پس بهتره بی خیالش بشی.

مادر که میشی دیگه نمیدونی تو مهمونی و عروسی خوش گذروندن و رقصیدن یعنی چی

بازم نی نی حتما وسط قر دادن شیر میخواهد، بعد هم رو پات یا کنار دستت خوابه که باید مراقبش باشی، بعد هم که تازه راه افتاده دلش میخواهد سر از همه جا دربیاره که باید دنبالش بری ، بعد هم با بچه ها ممکنه نسازه باید وسط قر دادن بری وساطتت کنی، بعدتر هم که اصلا دوست نداره مامانش برقصه، بعد تر از همه اینها هم که باید تو بغل تو برقصه، تازه ممکنه که حتما وسط همین مهمونی یا عروسی که کلی براش تدارک دیدی و یه دل سیر رقص و قر میخواهی تب کنه که همه چی تعطیل! 

❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤

❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤

مادر که میشی دیگه نمیدونی یه بستنی رو تا ته بدون آب شدن خوردن یعنی چی

وای بازم نی نی شیر میخواهد، فعلا هم چون اون نمی تونه بستنی بخوره اصلا دلت نمیاد بخوری، بعد هم تا بستنی رو یواش یواش دهن اون بگذاری که یخ نکنه خوب مال خودت آب شده، بعدتر هم که حتما میخواهد که مال تو رو هم بخوره

niniweblog.com

مادر که میشی دیگه نمی دونی یه قرار با کسی گذاشتن و سر موقع رسیدن یعنی چی

اگه بخواهی ببریش که باز در هر مرحله مکافات خودش رو داره و حتما دیر میرسی و اگه هم بخواهی نبریش که باز یه جایی دل نمی کنی که بری ، یه جایی تا کارهاشو انجام بدی و بری، و یه جایی تا نازشو بکشی و وعده وعید بدی که زود برگردی و حالا میخواهد هزارتا بوست کنه و بغلش کنی و داستانهای عاشقانه اش و دست آخر همه اینها هم که حتما اشکش در میاد و با یه دل داغون و قاطی پاتی حتما دیر میرسی شک نکن!

مادر که میشی دیگه نمیدونی یه دل سیر کتاب خوندن یعنی چی

دیگه نی نی رو نمیگم چون معلومه، بعد هم تا کتابهای اون مونده که خودت نباید واسه خودت کتاب بخونی اصلا دیگه کتابهای خودت رو نمیفهمی چون مغزت و فکرت رو اندازه کتابهای اون کردی، بعد ترشم که کتابت رو پاره میکنه و چون خیلی هم کتاباتو دوست داری ترجیح میدی برداری و اصلا نیاریشون تا سالم بمونن فعلا، بعد تر هم که وقتی برای خوندنش نداری و بعدترشم انقدر خسته ای که تا کتاب دستت میگیری و میری تو رختخواب حتما خوابی.  

baby32.gif

مادر که میشی دیگه نمیدونی با آرامش و طمأنینه یه نماز خوندن یعنی چی (حداقل خواهرت از دست نمازهای جعفر طیاریت راحت میشه)

زمانت خیلی کمه باید تقسیمش کنی تا نی نی بیدار نشده همه کارها تموم بشه پس خیلی وقت نداری که یواش یواش نماز بخونی همین که میخونی کافیه از سرتم زیاده، چهار دست و پا میاد و مهرتو برمیداره و میخوره پس باید تا خوابه تند تند تمومش کنی، راه که میافته حتما چادرتو میخواهد و وسط نماز از سرت میکشه، دولا میشی از پشت هلت میده سجده  هم بری تا مدتها نی تونی بلند شی چون رو کولت سواره، موقع تشهد هم که حتما نشسته رو پات و دیگه نمی تونی بلند شی. گاهی هم داره در اینجا نازت میکنه بوست میکنه و دست در گردن ابراز احساسات میکنه که مامانش چقدر خوشگله!!!

مادر که میشی دیگه نمیدونی ختم یک یا دو بار قران در ماه رمضان یعنی چی

کلا وقت نداری که از این کارها بکنی و چون میدونی که خدا مهربون تر از همه است در درجه اول از اون میزنی. اخه بقیه توقع دارن بالاخره. تازه یه جایی هم میاد میزنه رو قرآن که خوب این خیلی عصبانیت میکنه ترجیح میدی نخونی.

مادر که میشی دیگه نمیدونی یه لیوان آب رو تا ته سر کشیدن یعنی چی

کلا یادت میره باید آب بخوری تا بزرگتر میشه اون وقت هم فسقل میاد لیوان آبو از دستت می گیره و آب می خواهد که اول اون آب بخوره . حتما!!

مادر که میشی دیگه نمیدونی سر درد شدید یعنی چی و نمیتونی از درد حالت تهوع داشته باشی که نتونی حرف بزنی

اگه بخواهد باید باهاش حرف بزنی، باید باهاش برقصی ، باید باهاش بازی کنی باید کنارش باشی سر درد و ولش کن

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مامان سلما
25 شهریور 91 12:01
سلام آوا جون باز شروع به نوشتن مطالب قشنگ کردی. باهات موافقم حرف دل همه مادر ها رو زدی


مرسی مامان دختر زیبا
خاله نسیم
27 شهریور 91 11:04
خدا شادت کنه که شادم کردی آواجون اونقدر خندیدم که اشک از چشام سرازیر شد انگار کارای منو وصف میکردی
مامان خورشید
28 شهریور 91 14:17
و جالبه که هیچ لذتی رو نمیشه با لذت مادر شدن مقایسه کرد.


امیدوارم همه اونایی که دوست دارند بتونن به لطف خدا این لحظه رو حس کنند.