رادينرادين، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

رادين نفس من

بزرگ عزیزم آسمانی شد.

1391/9/13 9:02
نویسنده : مامان ازه
642 بازدید
اشتراک گذاری

سایه ای بود و پناهی بود و نیست
لغزشم را تکیه گاهی بود و نیست

 

نامت را بر کتیبه ای از جنس عاطفه حک خواهم کرد
تا گواهی بر معصومیت تو باشد
عکست را در گلدانی از جنس عشق خواهم گذارد
تا بر بام باغ ملکوت غنچه دهد
آخرین سخنت را با برگی از لاله در کتابی از عطوفت خواهم نوشت
و شب هنگام یاد تو را به میهمانی خیال خواهم خواند
بی گمان با من سخن خواهد گفت که زندگی کوچکتر از مردمک چشم تو است.
بهاران با تو زیبا بود...
و فصل پاییز مرگ برگ های سبز را به تماشا می نشیند.
آنگاه که پر از فریاد در سکوتی دلگیر
غریبانه بار سفر بستی و به دیار معشوق شتافتی.


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

خاله نسیم
28 آبان 91 11:20
آوای عزیزم مارو هم در غم خود شریک بدون واقعا متاثر شدم از دیدن این پست خدا بیامرزتش دوست داشتم الان کناربودم ومیتونستم دلداریت بدم
مریم مامان سلما
28 آبان 91 12:59
سلام آوای نازنینم بهت تسلیت میگم خیلی ناراحت شدم وقتی این مطلبت و خوندم تمام تنم یخ کرد و اشکم سرازیر شد خدا بهت صبر بده دوست عزیزم کاش میتونستم کنارت باشم
مامان خورشيد
30 آبان 91 9:55
اي واي........................
راحیل(آدا)
29 آذر 91 13:10
سلام کاش می شد یک بار دیگر بابا رو در آغوش بگیرم .کاش می شد یکبار دیگر بگویم بابا و بابای خوشگل جوابم را بدهد.چقدر صدای گرم ومهربانی داشت .در عمرم هیچ کس به قشنگی بابا اسمم رو صدا نمی کرد.