مرا ببخش پسرم
رادين عزيزم مرا ببخش كوچولوي نازنينم
اي پاكترينم
قرار بود اينجا از تو از زيبائيها از لطافت از خوبيهاي تو بنويسم كه تو سراسر خوبي و پاك.
اما عزيز دلم نوشتم، باز به خاطر تو ، براي تو.
كه اين بار به خاطر تو رنجيدم تا اين حد.
تا حالا هر آنچه بي حرمتي، توهين يا بي ادبي نسبت به خودم بود به بهانه اي تحمل كردم و گذشتم. اما اين بار چون در ارتباط با تو بود، با تو كه معصومي و مثل گل پاك. ياراي تحملم نيست. كه تو برايم مهمتريني. با ارزشتريني. و هر آنچه يا هر آنكس را كه بخواهد ذره اي به اين پاكي به اين زلاليت تو خدشه اي وارد كند با تمام وجودم با او خواهم جنگيد . حتي به قيمت جانم.
كه بدان كه اگر دارم با او جدال ميكنم و اين همه با خودم كلينجار ميروم فقط به خاطر توست. عزيز دلم.
واي سرم سوت ميكشد وقتي ميبينم چگونه با معصوميت خودت با چشماني درخشان اين وقاحت را ذوق ميكردي. و با خوشحالي به من نشان دادي.
عزيز دلم تا جايي كه به من مربوط ميشود نمي گذارم ذره اي از اين ناپاكي ها دل كوچكت را خدشه دار كند. و بعد از آن هم به خدا مي سپارمت كه از اين شرارت ها تو را در امان بدارد فرشته مهربان من.
هميشه خوب باش و خوب هم بمان گل زيباي زندگي من و بابايي.
من و بابا عاشقتيم