یک سال گذشت
تقدیم به پدر صبور و مهربان و با ایمانم که بی تردید صفای باطنی ایشان پیوسته ره توشه ام بوده و همواره بر او افتخار می کنم و بر خود می بالم. یک سال که هیچ، قرن ها هم بگذرد یادت همه فاصله ها را بدرد در تک تک اجزای تنم می مانی جز آنکه مرا مرگ، به یغما ببرد یک سال از غروب ناباورانه پدر عزیزمان گذشت، دست تقدیر او را از باغ زندگی جدا کرد و جز مشتی خاک بر ما باقی نگذاشت. یک سال از پرواز آرامش گذشت. این یک سال را با یاد و بی حضورش چه تلخ و مبهوت به پایان بردیم و در فراقش چه اشکها ریختیم. هنوز به یادش اشک می ریزیم تا شاید آرام گیریم و با حضور یاران رفتنش را باور کنیم. یک سال است که دلتنگی های غروب را در کنار عکس او سپری م...